Wednesday, May 27, 2009

چرا احمدي نژاد نه؟

راستش نمي‌خواهم در روزهاي فعلي قصد تخريب فردي را داشته باشم كه شايد در آن شائبه‌هاي سياسي مطرح باشد. اما علتي را كه امروز احمدي نژاد را نفي مي‌كنم با خوانندگان اين وبلاگ در ميان مي‌گذارم تا شايد بتوانند مرا از سرگرداني خارج نمايند و يا سخنان بنده را در نفي احمدي نژاد تاييد نمايند.
قبل از هر چيز بايد عرض نمايم كه نقد آقاي احمدي نژاد نقدي فردي نيست و بررسي اخلاق فردي ايشان را بنده نه كاري اخلاقي و نه در چارچوب صلاحيت‌هاي خويش مي‌دانم.
اما چرا احمدي نژاد نه؟
1- اولين دليل نفي احمدي نژاد عدم صداقت ايشان در رويارويي با مردم مي‌باشد، شايد مهمترين آن برنامه تبليغاتي در چهارسال پيش بود كه ايشان در برنامه گفتگوي ويژه خبري با اجراي آقاي عليرضا حيدري گفتند:
الان مشکل موی جوانان ما است؟ جوان هر طور که می خواهد مویش را
بزند، هر طور که می خواهد لباس بپوشد، به من و شما چه ربطی دارد؟ دولت باید اقتصاد را سامان بدهد.
اما پس از چندي گشت‌هاي ارشاد در قالب طرح ارتقاي امنيت اجتماعي دختران و زنان را در خيابان با برخوردهاي فيزيكي و امنيتي مورد بازداشت قرار داد. در حاليكه شايد بسياري از نيروهاي گشت‌هاي ارشاد خود رضايتي از انجام اينگونه كارها نداشتند.
همچنين در ديدار ايشان با آيت الله جوادي آملي كه فيلم آن نيز به عنوان طنز در دست مردم پخش شد، در مورد احاطه شدن ايشان در هاله اي از نور در سفر به نيويوك پرداختند و گفتند كه خود ايشان نيز آن هاله را احساس كردند. حتي اگر ايشان حرف خود را تاييد مي‌كردند من به اندازه ي اين بي صداقتي ايشان كه در سوال به جواب خبرنگار خانم روزنامه شرق كه دو روز بعد از اين ديدار جريان هاله ي نور را پرسيدند و آقاي احمدي نژاد نيز آنرا با لبخندي مليح تكذيب نمودند نشان بي صداقتي ايشان نمي‌دانستم. آقاي احمدي نژاد چندي بعد در وبلاگشان نوشتند[1]
... دیگر حتی هاله‌ای از نور هم نمی‌بینند، خداوند را از
محاسبات سیاسی خود كنار گذاشته‌اند و می‌خواهند خود صاحب و مالك انقلاب باشند
...
خوب شايد همين كافي باشد اما ايشان به نامه ي سر گشاده‌ي آقاي رسول منتجب نيا[2] قائم مقام حزب اعتماد ملي، مبني بر اينكه آقاي احمدي نژاد بر سر سفره غذا ظرفي را براي حضرت وليعصر (عج) خالي مي‌گذارند، نماز به امامت حضرت وليعصر(عج) پشت سر سجاده‌اي خالي اقتدا مي‌كنند و حتي در جلسات هيات دولت صندلي را براي ايشان خالي مي‌گذارند، پاسخ ندادند و يكبار به صورت تلويجي گفتند همه امور به دست حضرت وليعصر است.
گزارش ديوان محاسبات، تغيير آرمان‌هاي شخصي آقاي احمدي نژاد و عنوان كردن آنها به نام آرمان‌هاي امام (ره) و ملت ايران، درباره اظهار نظر اسفنديار رحيم مشايي مبني بر دوستي ايران و اسراييل [3] و عدم پاسخگويي احمدي نژاد به ملت ايران، مجلس شوراي اسلامي و بي اعتنايي به مرجعيت شيعي به ويژه شخص آيت الله مكارم شيرازي و بسياري از موارد ديگر را مي‌توان از جمله دلايل عدم صداقت احمدي نژاد در رفتار و گفتار بر شمرد.
ارائه آمارهاي دروغ و اينكه از زمان دولت هخامنشي تا آخر دولت آقاي دكتر سيد محمد خاتمي آمارها اين ميزان بوده است و در دولت نهم همه چيز در عدد 2 يا 3 ضرب شده است نيز جاي سوالات بسيار دارد كه پاسخ اين قسمت را از آنجايي كه آقاي اسحاق جهانگيري [4] به طور كامل توضيح داده اند، از توضيح بيشتر اجتناب مي‌كنم.
2- دومين دليل عدم لياقت جناب آقاي محمود احمدي نژاد، انتصاب فاميلي بسياري از پست‌هاي مديريتي كلان كشور در زمان تصدي رياست جمهوري ايشان است.
كه جداي ورزش و فدراسيون‌هاي ورزشي و سازمان تربيت بدني ميتوان به [4]
مهندس زريبافان (دبير هيات دولت)
داوود مددي ( رييس سازمان تامين اجتماعي) باجناق زريبافان
سيدمحسن نبوي (عضو هيات مديره شركت سرمايه گذاري خارجي) داماد زريبافان
عليرضا مددي (مديركل وزارتي وزارت تعاون) برادرزاده باجناق زريبافان
ناظمي اردكاني ( وزير تعاون) شوهر عمه داماد زريبافان
هاشمي ثمره (مشاور عالي، رييس ستاد انتخابات کشور و همه کاره رييس جمهور)
مهندس مهدي هاشمي ثمره ( مديركل وزارتي وزير نيرو) برادر هاشمي ثمره
خانم قند فروش (مشاور خانواده وزير كشور) زن برادر هاشمي ثمره
عبدالحميد هاشمي ثمره ( معاون وزير صنايع) برادر هاشمي ثمره
محمود احمدي نژاد (رييس جمهور)
داوود احمدي نژاد ( رييس بازرسي رياست جمهوري) برادر احمدي نژاد
حسين شبيري (رييس صندوق مهر رضا)شوهر خواهر احمدي نژاد
پروين احمدي نژاد (معاون مركز امور زنان رياست جمهوري) خواهر احمدي نژاد
علي اکبر محرابيان ( وزير صنايع) خواهرزاده احمدي نژاد
اسفنديار رحيم مشايي (رييس سازمان گردشگري) پدر خانم پسر احمدي نژاد
و ... اشاره نمود.
3- قانون گريزي از قوانين مدني، مصوبات مجلس شوراي اسلامي، برنامه هاي پنج ساله توسعه جهموري اسلامي و انحراف از معيارهاي سند چشم انداز توسعه ايران اسلامي
انتصاب غلامحسين الهام در شغل‌هاي مختلف[5] به صورت همزمان در پستهاي سخنگوي دولت، وزير دادگستري، رييس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز، عضو شوراي نگهبان قانون اساسي و استاد دانشگاه از مصاديق عيني قانون گريزي به شمار مي‌آيد. طبق مصوبه مجلس هر فرد به صورت همزمان تنها مجاز به انتصاب در يك شغل دولتي مي‌باشد. از آقاي الهام گذشته بسياري از مديران ورزشي چند شغله مي‌باشند كه متاسفانه اجراي قانون با رايزني هاي انجام شده تا بعد از انتخابات رياست دهم جمهوري به تعويق افتاده است[6].
بر اساس گزارش ديوان محاسبات، مرجع قانوني قضايي رسيدگي به تخلفات صورت گرفته در دولت، مبلغ يك ميليارد دلار [7] از منابع ارزي به دست آمده حاصل از فروش نفت گم شده است كه رييس جمهور احمدي نژاد اين مطلب را تكذيب نموده است.
محمود احمدي نژاد براي طرفه رفتن از سرپيچي‌هاي دولت از مصوبات مجلس در نامه‌اي به غلامعلي حداد عادل (رييس مجلس پيشين)كه به وي استنكاف دولت را از مصوبات مجلس توضيح داده بود، طي نامه‌اي تند [8] دست به توجيه كردن كار خود زده است و رييس مجلس وقت را اتهام پران ناميده است. همچنين در مجلس اصولگراي فعلي نيز محمود احمدي نژاد در يك اخطار قانون اساسي بي مورد در مورد تغييرات كميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي اعمال شده در بودجه سال 1388 خورشيدي مجلس و به ويژه رييس مجلس شوراي اسلامي (دكتر علي لاريجاني) را به باد اتهام در مورد وظيفه‌ي قانوني خود گرفته اند كه البته آقاي علي لاريجاني نيز حاضر به تمكين در مورد اين مسائل حساس و كليدي كشور نشدند و نامه رييس جمهور را بر خلاف اصل تفكيك قوا دانستند، بي دليل نيست كه سايت رجا نيوز كه نام شهيد رجايي را مصادره نموده است از آقاي لاريجاني به لفظ ديكتاتور ياد مي‌نمايند.
4- ادبيات احمدي نژاد
ادبيات به كار رفته در دوران تصدي احمدي نژاد و همراهان وي به خصوص خانم فاطمه رجبي (همسر غلامحسين الهام) ادبيات روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري را تداعي مي‌سازد. به كار بردن الفاظ دور از شان آقايان سيد محمد خاتمي، محمد باقر قاليباف (به عنوان مثال رضاخان)، علي اكبر هاشمي رفسنجاني و ... و اخيراً آقايان مهندس مير حسين موسوي (سبز لجني)، مهدي كروبي و محسن رضايي در سايت هايي همچون رجا و انصار ادبيات دولت را در مواجهه با منتقدان بيش از بيش روشن مي‌سازد. صحبت‌هاي تلويحي و غير مودبانه آقاي محمود احمدي نژاد در مورد مسولين جمهوري اسلامي بسيار جاي سوال دارد.
در اولين سوال يك خبرنگار خارجي از رييس جمهور ايشان از لفظ تهوع آميز[9] ، استفاده نمودند. به كار بردن لفظ بزغاله[11]،[12] براي افرادي كه معتقد به مساله مهدويت و حضرت وليعصر (عج) نمي‌باشند.
5- مديريت ضعيف و قائم به فرد
گويا آقاي احمدي نژاد خيلي خوب مي‌دانند كه با كارشناسان نمي‌توانند كنار بيايند، حتي وزرايي را كه خود به كار گماشته بودند، پي در پي عزل كردند و خيلي ناگوار است كه در طول 4 سال رياست چند وزير نفت، كشور، رفاه، راه، اقتصاد، آموزش و پرورش و ... داشته باشيم. روزي بود كه من به كنايه عرض مي‌كردم كه آنقدر سريع وزرا از ترمينال دولت عبور مي‌كنند كه نامشان حتي قابل به خاطر سپاري نيست.
آقاي فرهاد رهبر رييس فعلي دانشگاه تهران (رييس سازمان مديريت و برنامه ريزي انحلال يافته در دولت نهم) علت اصلي استعفاي خويش را از سمت رياست سازمان مديريت، تصميمات رييس جمهمور در انحلال اين سازمان دانست، انحلالي كه امروز به موجب آن شاهد بيش از هزار تخلف در سال گذشته بر مبناي گزارش ديوان محاسبات كل كشور مي‌باشيم.
قائم به فرد بودن تصميمات در جلسات استاني دولت كه در اولين سفرها به علت نا امني مسير سفر با جان باختن دو تن از محافظان احمدي نژاد در مسير زابل و همچنين واژگوني اتوبوس بچه‌هاي دبستاني راه رفتن به استقبال ايشان از فسا به شيراز و كشته شدن 9 دانش آموز در اين حادثه [13] بسيار مشهود تر است. اينكه در يك جلسه 2 ساعته بتوان بيش از 200 طرح را به تصويب رساند، جاي سوالات و ابهامات بسيار در مورد كارشناسانه بودن آن دارد.
در عرصه اقتصاد افزايش قيمت بي سابقه و با رشد بالاي مسكن كه توسط مديريت معقول آقاي دكتر طهماسب مظاهري وضعيت آشفته اندكي سامان يافت نشان ديگري از مديريت فردي و به دور از كارشناسي آقاي احمدي نژاد مي‌باشد و اين امر دليل اصلي نامه سرگشاده آقاي دكتر طهماسب مظاهري به رهبري و استعفاي ايشان مي‌باشد[14]. هر چند آقاي دكتر داوود دانش جعفري نيز با توجه به تمكين بر سر فرامين غير كارشناسانه سر انجام معزول گرديد اما جلسه توديع ايشان همانند آقاي وزيري هامانه نيز خود داستاني داشت.
تبديل ايران به جولانگاه كالاهاي چيني و باز كردن به مورد درب هاي اقتصادي كشور نيز سبب تخريب اقتصاد ملي گرديده است.
و . . .
6- سياست خارجي ماجرا جويانه
در تمامي دولت‌هاي پيشين جمهوري اسلامي ايران از حزب الله لبنان، حماس و ساير گروه هاي مبارز حمايت مي‌نموده است. حتي بسياري از تسليحات به كار گرفته شده در جنگ 33 روزه تسليحات داده شده توسط جمهوري اسلامي ايران در زمان سيد محمد خاتمي بوده است با اين وجود ايران هيچ گاه به صورت رسمي خواهان نابودي اسرائيل توسط شعار رييس جمهور، از روي نقشه زمين و سپس اعلام دوستي با اسرائيل نبوده ايم. سياست خارجي ايران بر مبناي مصلحت استوار بود. به جرات ميتوان گفت كه شخص احمدي نژاد و اظهارات بي فايده و پر هزينه آن در مورد هولوكاست بالاترين بهره را به اسرائيل در چهار سال گذشته جهت مظلوم نمايي، ايجاد بهانه براي رژيم اسراييل براي ايجاد دو جنگ عليه دو ملت بي دفاع لبنان و فلسطين را داده است. همچنين تصويب قطعنامه عليه جمهوري اسلامي ايران و به نفع رژيم اشغالگر قدس از جمله دستاورهاي ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران در دوره تصدي محمود احمدي نژاد به عنوان رييس جمهور مي‌باشد.
پروژه ايران هراسي، تشكيل هلال شيعي و بسياري از سناريوهاي غربي براي منطقه خاورميانه با استعانت از سياستهاي تند و ماجراجويانه دستگاه ديپلماسي ايران ناشي مي‌گردد.
شركت رييس جمهور در نشست شوراي همكاري خليج فارس و با نام جعلي ع-ر-ب-ي، حضور در مراسم رقص زنانه بازيهاي آسيايي دوحه و راه ندادن رييس جمهور به شواري امنيت در مورد قطعنامه اي كه مستقيماً به جمهوري اسلامي ايران و پرونده هسته اي آن مربوط مي‌گردد، ارسال نامه‌هاي بي پاسخ به جرج بوش، مركل، ساركوزي و ...، ارسال پيام تبريك به باراك اوباما رييس جمهور متخاصم با ايران و به تعبير رهبري استكبار جهاني امريكا، آزاد كردن جاسوس ايراني-آمريكايي ركسانا مرادي كه با سرود ايالات متحده سختي ها را هنگام بازداشت در ايران تحمل مي‌كرد، دست دادن رييس جمهور با ملوانان متجاوز دريايي انگليس و بدرقه رسمي از ايشان همانند روساي جمهور ميهمان و هزاران هزار مساله ديگر از دستاورهاي سياسي جمهوري اسلامي در دولت نهم مي‌باشد.
7- علي كردان
علي كردان وزير كشور 90 روزه كه در حال حاضر از مشاوران احمدي نژاد است. به تنهايي كافي است كه در صداقت، مديريت ، اخلاق سياسي رياست جمهوري شك نمود. علي كردان در كه راي اعتماد خود را با مدرك افتخاري از دانشگاه آكسفورد و با دفاع جانانه رييس جمهور و نقل قولهاي احمدي نژاد از رهبري درباره وي دريافت كرده بود، پس از چند روز از كسب راي اعتماد مشخص گرديد كه ايشان نه تنها داراي مدرك دكتري نيستند، بلكه حتي داراي مدرك كارشناسي ارشد يا كارشناسي نيز نمي‌باشند و بالاترين مدرك مورد تاييد وزارت علوم مدرك كارداني مي‌باشد. ايشان كه در دانشگاه آزاد تدريس مي‌نمودند به نقل از برخي از دانشجويان ايشان، وي در سر كلاس از خاطراتش در دانشگاه آكسفورد براي دانشجويانش مي‌گفته است.
رييس جمهور در اين باره گفته بودند وزارت به كاغذ پاره نياز
ندارد [15].
اگر آقاي دكتر احمدي نژاد مي‌دانستند كه حتي براي كسب مدرك كارشناسي واقعي زحمات بسياري لازم است، قطعاً از گفتن اين گونه سخنان نا سنجيده اجتناب مي‌ورزيدند. در جلسه استيضاح آقاي كردان كه حتي پس از اين رسوايي حاضر به كنار رفتن نبودند، آقاي محمود احمدي نژاد در جلسه استيضاح حضور نيافت و استيضاح را غير قانوني خواند. پس از عزل قاطعانه علي كردان به رغم جريان رشوه‌هاي 5 ميليون توماني به نمايندگان مجلس آقاي صادق محصولي وزير كشور گرديدند كه در بدو ورود دارايي هاي خود را صدها ميليارد تومان اعلام نمودند[16].