اين روزها خيلي ساده وقتي در خيابان هاي تهران قدم ميزني، پليس ضد شورش و لباس شخصيها را ميبيني از خود ميپرسي چه اتفاقي افتاده است. با ديدن نيروهاي گارد هيجان زده ميشوي! به ياد تصاوير و خاطرات اوايل انقلاب ميافتي!
يكي از دلايل اين خيل مردمي در اعتراض احتمالاً آن است كه احساس ميكنند، ديده نميشوند، زير پا گذاشته ميشود، تحقير ميشوند، تهديد ميشوند!
شايد يك دليل آن باشد كه مردم ايران رسانهاي جز تظاهرات در خيابانها ندارند، در زمان ژريم ديكتاتور سلطنتي كه اساساً صدايشان به جايي نميرسيد و در حكومت فعلي نيز تا وارثان خود ساختهي انقلاب وجود دارند، مجالي به مردم براي بيان نظر و تصميم گيري در آينده خويش داده نميشود. تا هنگامي كه برخي از افراد خود را قيم انقلاب ميدانند. تا هنگامي كه اقليتي قابل احتساب با انگشت خردترين تا كلانترين مسائل زندگي مردم را كنترل ميكنند، از لباس زير مردم گرفته تا عظيمترين مسائل جهان، اموال ملت ايران را صرف ضيافتها و سفرههاي خود ميكنند و با آن به ملت ايران فخر فروشي ميكنند. هنگامي كه در آراي ملت دستبرد صورت ميگيرد، هنگامي كه گوش خس و خاشاك پيچانده ميشود، هنگامي كه بزغالههاي اين سر زمين دست به انتخاب ديكتاتورها ميزنند، هنگامي كه هاله هاي نور از حضرت رسول (ص) به صورت دروغگويان پر مدعي انتقال مييابد. هنگامي كه علوي به صفوي تغيير محتوي ميدهد. هنگامي حكومت علي به معاويه استحاله رفتاري مييابد، صداي مردم، رسا و رساتر ميگردد. هنگامي كه تبر بت شكنان ابراهيمي به دست نا اهلان اهريمني ميافتد و شكستن بت غرور، نخوت و خود بيني در نفس اماره، در شكستن و تحقير بزرگان اين سرزمين نمود مييابد. قاليبافها، رضاخانها، هاشميها، بتهاي بزرگ، خاتميها، مفسدين في الارض و موسويها، كروبيها و رضاييها عروسكهاي خيمه شب بازي بت هاي بزرگ لقب ميگيرند.
قانون اين بازي خيلي ساده است، تا وقتي با ما هم فكر و در فرقه ما هستي، حجتي تمام است در مومن، انسان و پاك بودن تو. اما حتي اگر يك مرجع عاليقدر شيعي نيز باشي، اگر خلاف نظر فرقه سخن به ميان آوري، القاب و اتهامات كيهان نشينان بي شريعت، رجا صفتان بي رجا، فاطمه نامان بي فاطمه الهام بخش خط كاملاً غلط و منحرفي است كه تو پيمودهاي!
قانون بازي همين است! به همين خاطر است كه مردم شرافت و آزادگي خود را ديگر حاضر نيستند با وعده پول، سود، تطميع معاوضه كنند. ميدانيد چرا؟ چون مردم سرزمين من نه آن خرافه گرايي حسيني كه با قمه و زنجير به دست آمده است را همچون شما بر مسير سد شدهي چشمان خود نهاده اند، بلكه حسيني را بر گزيدهاند كه فرياد كرد!
و السلام علي عباد الله الصالحين
يكي از دلايل اين خيل مردمي در اعتراض احتمالاً آن است كه احساس ميكنند، ديده نميشوند، زير پا گذاشته ميشود، تحقير ميشوند، تهديد ميشوند!
شايد يك دليل آن باشد كه مردم ايران رسانهاي جز تظاهرات در خيابانها ندارند، در زمان ژريم ديكتاتور سلطنتي كه اساساً صدايشان به جايي نميرسيد و در حكومت فعلي نيز تا وارثان خود ساختهي انقلاب وجود دارند، مجالي به مردم براي بيان نظر و تصميم گيري در آينده خويش داده نميشود. تا هنگامي كه برخي از افراد خود را قيم انقلاب ميدانند. تا هنگامي كه اقليتي قابل احتساب با انگشت خردترين تا كلانترين مسائل زندگي مردم را كنترل ميكنند، از لباس زير مردم گرفته تا عظيمترين مسائل جهان، اموال ملت ايران را صرف ضيافتها و سفرههاي خود ميكنند و با آن به ملت ايران فخر فروشي ميكنند. هنگامي كه در آراي ملت دستبرد صورت ميگيرد، هنگامي كه گوش خس و خاشاك پيچانده ميشود، هنگامي كه بزغالههاي اين سر زمين دست به انتخاب ديكتاتورها ميزنند، هنگامي كه هاله هاي نور از حضرت رسول (ص) به صورت دروغگويان پر مدعي انتقال مييابد. هنگامي كه علوي به صفوي تغيير محتوي ميدهد. هنگامي حكومت علي به معاويه استحاله رفتاري مييابد، صداي مردم، رسا و رساتر ميگردد. هنگامي كه تبر بت شكنان ابراهيمي به دست نا اهلان اهريمني ميافتد و شكستن بت غرور، نخوت و خود بيني در نفس اماره، در شكستن و تحقير بزرگان اين سرزمين نمود مييابد. قاليبافها، رضاخانها، هاشميها، بتهاي بزرگ، خاتميها، مفسدين في الارض و موسويها، كروبيها و رضاييها عروسكهاي خيمه شب بازي بت هاي بزرگ لقب ميگيرند.
قانون اين بازي خيلي ساده است، تا وقتي با ما هم فكر و در فرقه ما هستي، حجتي تمام است در مومن، انسان و پاك بودن تو. اما حتي اگر يك مرجع عاليقدر شيعي نيز باشي، اگر خلاف نظر فرقه سخن به ميان آوري، القاب و اتهامات كيهان نشينان بي شريعت، رجا صفتان بي رجا، فاطمه نامان بي فاطمه الهام بخش خط كاملاً غلط و منحرفي است كه تو پيمودهاي!
قانون بازي همين است! به همين خاطر است كه مردم شرافت و آزادگي خود را ديگر حاضر نيستند با وعده پول، سود، تطميع معاوضه كنند. ميدانيد چرا؟ چون مردم سرزمين من نه آن خرافه گرايي حسيني كه با قمه و زنجير به دست آمده است را همچون شما بر مسير سد شدهي چشمان خود نهاده اند، بلكه حسيني را بر گزيدهاند كه فرياد كرد!
هيهات من الذلهچه ننگ است تحقير بر ما
و السلام علي عباد الله الصالحين
No comments:
Post a Comment