Saturday, September 20, 2008

تجديد ديدار

اولين باري بود كه وارد شريف مي‌شدم، درس‌هاي ارائه شده در دانشكده‌ي مهندسي برق، مكانيك و كامپيوتر را ديدم، در راهروهاي دانشكده‌ي مكانيك سيماي آشنايي را ديدم، همان دوستي كه دو سال از ما در دانشگاه قبليمان جلوتر بود و در اواسط مقطع دكتري بود، با هم گپي كوتاه داشتيم. من به او گفتم كه شنيده‌ام از عضويت در هيات علمي دانشگاه سابقمان انصراف دادي؟ خيلي متعجب شده بود كه من از كجا اين خبر را مي‌دانم و اصرار مي‌كرد كه بگويم از كجا مي‌دانم، نماز ظهر را در مسجد دانشگاه شريف خوانديم. من صبح گزارش سميناري را تحويل داده بودم كه به خاطر آن فقط موفق شده بودم، 2 ساعت يا اندكي بيشتر بخوابم. در راهروهاي دانشكده‌ي مكانيك كه قدم مي‌زدم، به پوستر تبليغاتي كلاسي كه ارائه مي‌كنم برخورد كردم، نمي‌دانستم كه تبليغات تا اينجا گسترده شده است.

امروز تجديد ديدار با دوستي قديمي كافي بود تا بي‌خوابي‌هايي كه تواني از من باقي نگذاشته بود را از ياد ببرم.

No comments:

Post a Comment