اگر يادتان باشد در اوئل انقلاب هنگامي كه نماز جمعه توسط آيت الله طالقاني (هنگامي كه من هنوز به دنيا نيامده بودم) برگزار ميگرديد و احتمالا يكي از مسولين هم به نماز جمعه ميرفت (مثلاً مهندس بازرگان) جمعيت حاضر در نماز آنقدر بود كه دوربينهاي تلويزيون دولتي (يعني صداو سيما) مجبور نبودند براي اينكه شركت كنندگان را انبوه نشان دهند از زواياي خاص فيلمبرداري كنند و يا مجبور باشند مانند مسابقات فوتبال حركتهاي اسلوموشن (همان حركت آهسته) نشان دهند و زمين فوتبال دانشگاه تهران را از زواياي بسته نشان دهند. تازه اين در كنار حضور نظاميان كه با لباس متحد هم اكنون در صفوف اول به چشم ميخورند تفاوتي بسيار داشت و آحاد مردم در آن شركت ميجستند.
اما در حال حاضر با امامان جمعه فعلي حضرات احمد جنتي، احمد خاتمي، امامي كاشاني مردم كمتر رغبت به حضور در نماز جمعه را نشان ميدهند مگر در مواردي خاص كه رهبري انقلاب در نماز جمعه ايراد خطبه نمايند كه آن هم هر چند با حضور بالاي مردم صورت ميگيرد اما باز هم همانند شور انقلابي 30 سال پيش نيست.
يكي از دلايل اين امر ميتواند اين باشد كه نماز جمعه كه بايد در جهت اتحاد جامعهي اسلامي گام بردارد همينك به تريبون يك گروه خاص و حرفهاي تكراري اختصاص يافته است. حرفهايي كه مردم به مراتب راحتتر و شيواتر آنرا در هر بخش خبري رسانهي كه نام ملي را يدك ميكشد، ميشنوند. از مشكلات مردم كمتر گفته ميشود و مسئولين كمتر زير سوال ميروند. البته زير سوال رفتن مديران هم بستگي دارد كه رييس جمهور چه فردي باشد. اگر خداي نكرده سيد محمد خاتمي رييس جمهور باشد كه چمدانهاي پر از پول از خارج برايشان ميآورند و مصباح هدايت آنها، مصباحي از قم نباشد حتماً بايد كشور را عليه مسولين به شورش وا داشت تا وي از حكومت عزل شود و رييس بر سر كارباشد كه چراغش در قم است و چمدانهايش را گروهايي غير مردمي پر ميكنند.
دليل ديگر ميتواند مشغوليتهاي فراوان كاري براي امرار معاش در جامعه اسلامي ايران باشد و مردم تنها جمعه را براي با خانواده بودن در اختيار دارند و آنرا دوست ندارند صرف شنيدن سخناني كنند كه محتوي آن در تمام بخشهاي خبري قابل شنيدن است.
يكي ديگر از دلايل ميتواند كم شدن اعتقادات مردمي نه به پروردگار بلكه خط مشي جاري در نمازهاي جمعه باشد. مردم نميخواهند در جايي شركت كنند كه حرف خطيب آن از اعتقادات بديهي آنها فاصله دارد. مثلا مردم دوست ندارد فردي همانند احمد خاتمي به آنها بگويد كه اظهار نظر در مورد مفسدين اقتصادي حرام است. يا قصهي راننده تاكسي در بارهي احمدي نژاد را از زبان احمد جنتي در خطبههاي نماز بشنوند در حالي كه به آن ميخندند.
جز طيفي خاص كه در هر هفته در نماز شركت ميكنند به نظر ميرسد كه بسياري از افراد شركت كننده بر اساس فرد خطيب در نماز جمعه حضور مييابند، هنگامي كه آقاي هاشمي خطيب باشد شعار هاشمي هاشمي خدانگهدار تو نشان دهندهي طيف حضور يافته در نماز ميتواند باشد، حتي تعداد شركت كننده به ازاي هر خطيب معاني زيادي ميتواند داشته باشد.
اگر به طيف شركت كنندگان در نماز جمعه نيز نگاه شود، عمدتا افراد سالخورده در آن حضور مييابند و طيف جوان اگر نگوييم صفر اما درصد بالايي از شركت كنندگان را تشكيل نميدهند. كه شايد اين نيز به همان دليل اول باز گردد.
به نظر ميرسد نماز جمعهاي كه بايد در راستاي اتحاد و نزديكي بيش از پيش به خدا به دور از سلايق سياسي و حتي مذهبي باشد، امروزه صرفاً به تريبونهايي براي ابراز بيانات قشري خاص بدل شده است و اين امر دليل اصلي خاليتر شدن روز به روز صفها و دوري جوانان از شركت در نماز جمعه و به طور كلي مساجد ميباشد.
اما در حال حاضر با امامان جمعه فعلي حضرات احمد جنتي، احمد خاتمي، امامي كاشاني مردم كمتر رغبت به حضور در نماز جمعه را نشان ميدهند مگر در مواردي خاص كه رهبري انقلاب در نماز جمعه ايراد خطبه نمايند كه آن هم هر چند با حضور بالاي مردم صورت ميگيرد اما باز هم همانند شور انقلابي 30 سال پيش نيست.
يكي از دلايل اين امر ميتواند اين باشد كه نماز جمعه كه بايد در جهت اتحاد جامعهي اسلامي گام بردارد همينك به تريبون يك گروه خاص و حرفهاي تكراري اختصاص يافته است. حرفهايي كه مردم به مراتب راحتتر و شيواتر آنرا در هر بخش خبري رسانهي كه نام ملي را يدك ميكشد، ميشنوند. از مشكلات مردم كمتر گفته ميشود و مسئولين كمتر زير سوال ميروند. البته زير سوال رفتن مديران هم بستگي دارد كه رييس جمهور چه فردي باشد. اگر خداي نكرده سيد محمد خاتمي رييس جمهور باشد كه چمدانهاي پر از پول از خارج برايشان ميآورند و مصباح هدايت آنها، مصباحي از قم نباشد حتماً بايد كشور را عليه مسولين به شورش وا داشت تا وي از حكومت عزل شود و رييس بر سر كارباشد كه چراغش در قم است و چمدانهايش را گروهايي غير مردمي پر ميكنند.
دليل ديگر ميتواند مشغوليتهاي فراوان كاري براي امرار معاش در جامعه اسلامي ايران باشد و مردم تنها جمعه را براي با خانواده بودن در اختيار دارند و آنرا دوست ندارند صرف شنيدن سخناني كنند كه محتوي آن در تمام بخشهاي خبري قابل شنيدن است.
يكي ديگر از دلايل ميتواند كم شدن اعتقادات مردمي نه به پروردگار بلكه خط مشي جاري در نمازهاي جمعه باشد. مردم نميخواهند در جايي شركت كنند كه حرف خطيب آن از اعتقادات بديهي آنها فاصله دارد. مثلا مردم دوست ندارد فردي همانند احمد خاتمي به آنها بگويد كه اظهار نظر در مورد مفسدين اقتصادي حرام است. يا قصهي راننده تاكسي در بارهي احمدي نژاد را از زبان احمد جنتي در خطبههاي نماز بشنوند در حالي كه به آن ميخندند.
جز طيفي خاص كه در هر هفته در نماز شركت ميكنند به نظر ميرسد كه بسياري از افراد شركت كننده بر اساس فرد خطيب در نماز جمعه حضور مييابند، هنگامي كه آقاي هاشمي خطيب باشد شعار هاشمي هاشمي خدانگهدار تو نشان دهندهي طيف حضور يافته در نماز ميتواند باشد، حتي تعداد شركت كننده به ازاي هر خطيب معاني زيادي ميتواند داشته باشد.
اگر به طيف شركت كنندگان در نماز جمعه نيز نگاه شود، عمدتا افراد سالخورده در آن حضور مييابند و طيف جوان اگر نگوييم صفر اما درصد بالايي از شركت كنندگان را تشكيل نميدهند. كه شايد اين نيز به همان دليل اول باز گردد.
به نظر ميرسد نماز جمعهاي كه بايد در راستاي اتحاد و نزديكي بيش از پيش به خدا به دور از سلايق سياسي و حتي مذهبي باشد، امروزه صرفاً به تريبونهايي براي ابراز بيانات قشري خاص بدل شده است و اين امر دليل اصلي خاليتر شدن روز به روز صفها و دوري جوانان از شركت در نماز جمعه و به طور كلي مساجد ميباشد.
کلا موافقم!
ReplyDelete